کد مطلب:154212 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:135

مصعب و مختار
پس از آن كه اكثر بزرگان كوفه در بصره به مصعب برادر عبدالله زبیر كه از طرف او استاندار بصره بود پیوستند و همه در آنجا گرد آمدند با شور و مشورت یكدیگر بنا گذاشتند تا مصعب را علیه مختار تحریك كنند.

شبث بن ربعی سوار استری شد، دم قاطر را برید و گوشش را چاك زد و صدا را به واغوثاه بلند كرد و جلو خانه مصعب آمد، دربان مصعب را گفت شخصی با چنین وضعی جلو در آمده و اجازه می خواهد، مصعب گفت: این عمل جز از شبث از كسی سر نمی زند، شبث وارد شد، پشت سرش رجال كوفه وارد شدند و او را تحریك می كردند كه بر مختار حمله كند و كوفه را متصرف گردد. مصعب پاسخ نمی داد تا اینكه محمد بن اشعث بن قیس وارد شد، مصعب او را در كنار خود نشانید و احترام شایانی نمود، او نیز تقاضای كوفیان را درخواست كرد.

مصعب گفت: اگر مهلب بن ابی صفره ببصره بیاید و با ما موافقت كند من اقدام می كنم، مهلب از طرف مصعب حاكم فارس بود نامه ای به او نوشت و او را طلبید تا با مختار بجنگد، مهلب خوش نداشت كه با مختار جنگ كند لذا از رفتن به بصره عذر خواست.


مصعب ابن اشعث را گفت: باید به فارس رفته و او را حركت دهد؟ محمد بن اشعث به فارس رفت و پیام مصعب را رسانید و او را به قیام دعوت و تحریك كرد.

مهلب گفت: مگر قاصدی كوچكتر از تو نداشت كه ترا فرستاده است؟

- من قاصد كسی نیستم جز اینكه بردگان ما بر ما چیره شده اند و بر زن و فرزند و حرم ما مسلط گردیده اند از این رو مجبوریم برای پیشرفت كار خودمان فعالیت كنیم.

مهلب با جمعیت انبوه و اموال بسیاری حركت كرد و وارد بصره شد. پس از ورود مهلب مصعب جسر بزرگ را لشگرگاه قرار داد و دستور داد سپاهیان در آنجا اجتماع كنند و ضمنا عبدالرحمان بن مخنف را به كوفه فرستاد و گفت: هر چه می توانی از مردم كوفه را وادار كن تا به سپاه ما ملحق گردند، و از اطراف مختار بپاشند، عبدالرحمان به كوفه رفت و در پنهان كار خود را انجام می داد.

مختار از شورش و قیام مصعب آگاه شد در مسجد به سخنرانی پرداخت و گفت: ای اهل كوفه كه شما پشتیبان دین و یاران حق و كك كار ستمدیدگانید شمائید شیعیان خاندان پیامبر، بدانید آنانكه بر شما ستم كردند و فرار نمودند، نزد همنوعان خود اجتماع كرده و افراد فاسقی نظیر خودشان را تحریك كردند تا حق را بكوبند و باطل را رواج دهند.

اگر كشته شوید در روی زمین كسی خدا را نمی پرستد مگر به دروغ و آن وقت است كه اهل بیت پیغمبر را لعن می كنند، پس برای خدا قیام كنید و زیر پرچم احمر بن شمیط بجنگید و بدانید كه چون با ایشان رو به رو شوید آنها را مانند جمعیت عاد و ثمود خواهید كشت [1] .


[1] طبري 718:8 و كامل 267:4.